آیت‌الله جوادی آملی از اساتید برجسته حوزه علمیه قم در سخنان مهمی با محکوم کردن آشوب‌ها و اغتشاشگری‌های اخیر گفت: اگر تخلفی شده و مدرکی هست، باید ارائه شود، اما باید از مجاری قانونی عمل شود. در این زمینه نشست‌های نمایندگان کاندیداها با شورای نگهبان نیز انجام شده است و راه درست هم همین است.
به گزارش ثانیهنیوز، متن سخنان مهم‌آیت‌الله جوادی آملی در ادامه می‌آید:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم‌الله الرحمن الرحیم
بنده هم متقابلاً مقدم شما خواهران گرامی و برادران ارجمند را گرامی می‌دارم و گزارش جامعی که ارائه فرمودید در اطلاع‌رسانی سهم بسزایی داشت. امیدواریم خدای سبحان، دل‌های همه ما را هم به معرفت صاحب و عمل صالح هدایت کند. من چند نکته‌ای را در این محفل به عرضتان برسانم، تا در حدودی روشن بشود که وظیفه ما چیست.
اختلاف، سه قسم است. یک اختلاف قبل از علم است که نظریه‌پردازها، انظار علمی و آرای علمی خودشان را طرح می‌کنند تا آن که حق است روشن بشود. این اختلاف محمود و ممدوحی است. مثل اختلاف دو کفه ترازو در برابر شاهین، برای حفظ عدالت. اگر در یک کفه‌ای وزن بگذارند، در کفه دیگر موزون بگذارند، یعنی یک طرف سنگ بگذارند، یک طرف نان،اینها هماهنگ نباشند، همیشه این دو کفه با هم اختلاف دارند و این اختلاف مقدسی هم هست.
برای این‌که اگر وزن سنگین‌تر باشد، می‌گوید من به همراه تو نمی‌آیم و اگر موزون سنگین‌تر باشد، به وزن می‌گوید من همراه تو نمی‌آیم. اگر هماهنگ بودیم، همسان و همتا بودیم، بالا می‌رویم با هم، پائین می‌آییم با هم. این اختلاف دو کفه ترازو یک اختلاف مقدسی است برای برقراری عدل. مثل اختلاف یک نظریه‌پرداز با ناقد آن نظریه که هر دو درصدد رسیدن به یک نظریه علمی هستند. این قسم اول اختلاف.قسم دوم اختلاف در اثر اطلاع‌رسانی‌های ناصواب هست، یا برداشت‌های ناصواب هست، یا مقدمات و مؤخرات و نتایج ناصواب هست که با گفت‌و‌گو و گفتمان و نزدیک شدن و جلسه تشکیل دادن و تفاهم، کاملاً قابل حل است، اما قسم سوم، اختلاف به عنوان عذاب الهی است. آن دیگر با تفاهم حل نمی‌شود.ذات اقدس اله، در سوره مبارکه مائده، دو بار دو تا مطلب را بیان کرد و در سوره مبارکه انعام، یک مطلب جامعی را. در سوره مبارکه مائده، فرمود یهودی‌ها در اثر بدرفتاری، من بینشان عذاب اختلاف را ایجاد کردم «و القینا بینهم العداوه و البغضاء الی یوم القیامه» این یکی و مسیحی‌هایی که طرفدار مسیحیت ناب عیسوی نبودند، من بین اینها عذاب اختلاف ایجاد کردم «فاغرینا بینهم العداوه و البغضاء الی یوم القیامه» درباره یک عده «اغرینا» است،درباره عده دیگر «القینا» است. هر دو در سوره مبارکه مائده است.
فرمود این ملتی که حق را نپذیرفت، من اینها را به جان هم انداختم. در سوره مبارکه انعام، به‌عنوان یک اصل جامع بیان کرد که اختصاص به یهودی و مسیحی و زرتشتی و اینها ندارند. فرمود «هوالقاهر فوق عباده» «هوالقادر علی ان یبعث علیکم عذاب من فوقکم او من تحت ارجلکم او یلبسکم شیعا و یذیق بعضکم فوق بعض» او قادر است در اثر بدرفتاری شما، عذابی از بالا به‌عنوان صاعقه، از پائین به‌عنوان زمین‌لرزه یا عذاب اختلاف بین شما القا کند که به جان هم بیفتید.«او یلبسکم شیعا و یذیق بعضکم بأس بعض» بنابراین ما سه تا اختلاف داریم، یک اختلاف محمود و ممدوح و مقدس که اختلاف نظریه‌پردازها و ناقدان آن نظریه هستند. یک کسی کتابی نوشته یا کارگردانی کرده. یک عده‌ای این نظریه را ارائه کرده، یک عده نقد دارند. این کار خوبی است تا روشن بشود.
یک سلسله اختلافات هم اختلافات سیاسی، اجتماعی است که با گله شروع می‌شود، با قهر ختم می‌شود، این با تفاهم و گفت‌و‌گو کاملاً حل است. یک سلسله اختلاف‌ها هم در اثر بدرفتاری و عذاب الهی است. آن اختلاف‌های علمی را از مجرای علمی باید حل کرد. آن اختلاف‌های اجتماعی را از راه عاطفه باید حل کرد. این اختلاف تقدیر را با ناله و ضجه و اصلاح بین خود و خدا که کجا ما بدراهه رفتیم،بیراهه رفتیم،راه کسی را بستیم،راه خودمان را نرفتیم، یا بیراهه رفتیم، یا راه کسی را بستیم، خودمان را اصلاح کنیم.
این اصل اول که سه مطلب را به همراه داشت. مطلب دوم،: اصل دوم آن است که این فرمایشات شما که مربوط به رنج دیدن دانشجویان در خوابگاه است، ما شنیدیم و کاملاً منتقل کردیم، کاملاً منتقل کردیم و آنها هم متوجه شدند، ولی ما باید بدانیم که وقتی کسی حرفی دارد، بیگانه در کار او دخالت نکند، این فقط در بهشت است. در بهشت آدم یکسان و خالص است.اما اینجا همان‌هایی که بیگانه بودند، هیچ مسلمانی، هیچ نه طرفدار این آقا، نه طرفدار آن آقا، هرگز حاضر نیست که خانه کسی را آسیب برساند، کسی را بسوزاند، مال کسی را بسوزاند، ماشین کسی را بسوزاند. این حتماً بیگانه است. ما بخواهیم یک جایی داشته باشیم، حرفی داشته باشیم که اینها نباشند، این کار بسیار خوب است، ولی اینها خواه و ناخواه خودشان را در این جمع داخل می‌کنند.
یک وقت است که انقلاب است، نظیر رهبری امام، اینها را شست‌و‌شو می‌کند. آن روزها ممکن بود چهار تا جوان حزب‌اللهی سینما را آسیب برسانند، اما مال مردم را، ماشین مردم را هرگز سعی نمی‌کردند که...، سعی می‌کردند که هرگز آسیب نرسانند. آن‌که «لا تبغ ولا تضر» بود به همه آسیب می‌رساند، آن دیگر خط امام نبود، اما انقلاب امام همه را شست‌و‌شو کرد و مشخص شد که آنها کی هستند، ملت کی هستند.خواه و ناخواه ما این دشواری و مشکلی را در جامعه احساس می‌کنیم، این هم یک مطلب. نامه‌ای هم که این آقایان برای مسئول دستگاه قضایی نوشتند که امروز من در بعضی از روزنامه‌ها خواندم، آنها هم اقدام می‌کنند. این عزیزانی که فعلاً در منزل‌هایشان نیستند، انشاءالله زودتر به منزل‌هایشان برگردند. برای این‌که اینها نامه نوشتند برای مسئول دستگاه قضایی، آنها هم انشاءالله اقدام می‌کنند.
و همین‌طوری که امروز باز من در بعضی از روزنامه‌ها دیدم که جناب آقای موسوی و همراهانشان از اغتشاشگرها تبری کردند، این‌هم که شده. مقام معظم رهبری هم سه چهار تا کار کردند، با واسطه یا بی‌واسطه. آن دیداری که با اعضای محترم ستادهای این چهار نامزد داشتند، این یک دیدار دوستانه و تفاهمی بود، مهربانانه بود. فرمایشات آن آقایان را گوش دادند، خودشان هم فرمایشات فرمودند، ولی این می‌تواند آن اختلاف دوم را حل کند.
اگر خدایی ناکرده ما گرفتار اختلاف سوم باشیم، این با دیدار رهبری حل نمی‌شود. این فقط سجده می‌خواهد و ناله می‌خواهد و دستگاه خدا می‌خواهد و توبه و انابه می‌خواهد و این بزرگوار کار خودش را کرده. یعنی ایشان(رهبر معظم انقلاب)، کاملاً فرمایشات آن آقایان را شنید، اعضای ستاد محترم آقای موسوی، آن آقایان بزرگواران دیگر، این چهار نامزد محترم، فرمایشات آنها را شنید، بعد سخنرانی کردند. دیگر از این دوستانه‌تر، مهربانه‌تر، چون شخص اول مملکت می‌بینید تمام فرمایشات آقایان را شنید.این دیگر برادری معنایش همین است دیگر. دستور أکید هم به شورای نگهبان داده که شورای نگهبان حرف‌های آنها را گوش بدهد، ولی یک پرانتزی ما اینجا باید باز بکنیم و آن این است که نه ما علم غیب داریم، نه خیلی‌ها. با گلایه و شواهد، اگر خود شما هم به جای شورای نگهبان بودید، چی‌کار می‌کردید؟ شما می‌فرمایید که مثلاً فلان آقایی در فلان صندوق اختلاف شده، بسیار خب شده، مدرکی دارید؟ نه! آن کسی که علم غیب دارد، این را عزیزان من، خواهران من،مادران من، خوب گوش بدهید.
آنی که علم غیب دارد، برابر علم غیب عمل نمی‌کند، آن پیغمبر است. دنیا دار آزادی است. هر کسی اگر دنیا برابر با علم غیب عمل می‌شد، کسی به کمال نمی‌رسید، کمال در این است که این شخص بتواند بیراهه برود و نرود. در دو آیه قرآن،به صراحه خدا به پیغمبر فرمود، مردم هر کاری که می‌کنند، هم من می‌دانم هم تو را آگاه می‌کنم. «قل اعملوا فسیری الله عملکم و رسوله» ما معتقد هستیم پیغمبر، امام، همه اعمال ما را می‌بیند،برای این‌که در قیامت باید شهادت بدهید دیگر.اما حضرت آمده صریحاً اعلام کرده، این کلمه «انما» مفید حصر است. فرمود مردم! زن‌ها! خواهرها! برادرها! بدانید من فقط برابر قانون عمل می‌کنم. من می‌دانم که کی خلاف کرده برابر علم غیب، اما علم غیب منشأ فقه و حقوق نیست. «انما اقضی بینکم» این انما، مفید حصر است دیگر؟ «بالأیوان والبینات» یعنی هر کی شاهد آورد، من حکم می‌کنم، هر کی قسم خورد، من حکم می‌کنم.
اما بنا بر این نیست که من به علم غیب باور کنم، لکن مردم، خواهرها، برادرها، بدانید این را به صراحه فرمود؛ فرمود اگر کسی شاهد دروغ آورد، یا قسم دروغ ایراد کرد، آمد در محکمه، من حکم کردم که این مال، مال اوست. مبادا بگوید من رفتم محکمه پیغمبر، از دست خود پیغمبر گرفتم «ان قطعه من النار» یک آتشی در خانه می‌برد. این را هم بدانید.
ما یک اخلاق داریم که مکمل قانون است. یک اخلاق داریم، متمم قانون است. یک اخلاق داریم، ضامن اجرای قانون است. یک اخلاق داریم، پشتوانه قانون است. هر نقصی که در قانون باشد اخلاق، ترمیم می‌کند. خب، بنابراین آن که علم غیب دارد، برابر علم غیب عمل نمی‌کند. ایشان هم دستور دادند به شورای نگهبان، امروز هم سخنگوی شورای نگهبان چند بار گفت، امروز هم گفت که از خود نامزدهای محترم دعوت کردیم، تشریف بیاورند در جلسه رسمی شورای نگهبان، نه آنهایی که مأمور انتخابات هستند، چون شورای نگهبان یک چند نفری را از اعضای خودش، برای انتخابات و رعایت انتخابات، انتخاب می‌کند.
همه این آقایان که مسئولیتی ندارند، یک چند نفری انتخاب می‌شوند برای کار، اما الآن در جلسه رسمی، این نامزدهای محترم را دعوت کردند که تشریف بیاورند، فرمایشاتشان را بگویند. کجای مملکت مثلاً از این شفاف‌تر؟ ممکن است خلاف بشود، اما وقتی که ندانند کجا تقلب شده، نه شورای نگهبان دستش باز است، نه اینها هیچ مدرک قابل قبولی دارند.هر جایی که مدرک هست، هر جایی که قانون هست، ارائه کنند. مطلب بعدی که خواهش من این است. ما همان‌طوری که خودمان، چه در نماز جمعه، چه در غیر نماز جمعه، حرف‌هایمان را می‌گوییم، اما می‌گوییم برابر آنچه که مال نظام است، مال قانون است، خواهش ما هم همین است که همین‌جور عمل بشود وگرنه بیگانه به دنبال همین صحنه راه می‌افتد. پس آن جلسه‌ای که همه این آقایان نامزدها جمع شدند، فرمودند اغتشاش‌ها را ما محکوم می‌کنیم، این کار بسیار خوبی است.الآن ما در کمربند گلوله هستیم. کمربند گلوله یعنی کمربند مرگ. این شرق ما افغانستان است که آن طالبان بدتر از القاعده، القاعده بدتر از طالبان، گلوله‌هایش به طرف ایران است. غرب ما که پشت سر هم وقتی حرم امام را بمب‌گذاری می‌کنند، اینها به خود ما رحم می‌کنند؟ همین عسکریین را؟ اینها هم گلوله‌هایشان به طرف ماست. اینها زیر گوش ما هستند، هم سربازان انگلیسی هستند، هم سربازان امریکایی. شیوخ بی‌عقل خلیج‌فارس هم که حیاط خلوت امریکا قرار دادند. شما نگاه بکنید در کویت، در ابوظبی، در بحرین، در منامه، در مسقط، همه جا اینها پایگاه نظامی دارند، دستشان هم روی این ماشه است. خب اینها با کی دارند می‌جنگند؟ هیچ کسی در منطقه غیر از ایران هست، در برابر امریکا و کشور دیگر اینها؟ برای یک وجب کویت، اینها پایگاه نظامی درست کردند آمدند.
من چند سال قبل که در مکه آن حادثه پیش آمده بود، یک برادر افغانی، اینها آن وقتی که سیاستمدار درمی‌آیند، آدم‌های باهوشی هم هستند، منتهی متأسفانه در اثر فلاکت‌های سیاسی الان به این روز درآمدند. یک روز مستحضر هستید، همین افاغنه آمدند ایران را گرفتند دیگر.
اینها آن صورت‌هایشان را می‌بینید، اینها نژاد همان مغول و تاتار و اینها هستند. آن بزرگوار که بعد هم آمد در ایران تشکر کرد از ما این گفته که من باید افغانستان را معرفی بکنم، برای این‌که افغانستان نه نفت دارد، نه گاز دارد، نه امامزاده دارد، نه عتبات دارد، نه مکه کعبه دارد، هیچی ندارد. شما افغانستان را نمی‌شناسید. یک مدعی درباره افغانستان بحث کرد، بعد گفت کویت چه کاره است؟ کویت را یک جک سیاسی زدند. این ماشین وقتی که چرخش آسیب می‌بیند، یک جکی می‌زنند که بیاید بالا، گفت کویت قابل ذکر نبود، این را جک سیاسی زدند، بالا آوردند که در برابر ایران بایستد و علیه ایران مثلاً پایگاه درست کنند آنجا. خب این شیوخ بی‌عقل خلیج‌فارس، قدم به قدم اینجا پایگاه دارند. یک دوست داشتیم به حسب ظاهر، آن هم ترکیه بود. ترکیه پایگاه اینجرلیک خودش را که آماده است برای پرواز، در اختیار این دو دشمن خون‌آشام ما قرار داد؛ یعنی امریکا و اسرائیل. این با او پیمان نظامی بسته. اگر ترکیه با آنها پیمان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بسته بود، ما مشکل نداشتیم. اما پیمان نظامی بسته به بهانه ناتو. در همین پایگاه اینجرلیک ترکیه، این هواپیمای شکاری می‌تواند پرواز کند و ما هستیم محصور به گلوله. در چنین فضایی، بهترین راه برای ما آرامش است.
چهارده میلیون چهارده میلیون است، کم نیست. خب اگر یک وقتی آنها یک رأی بیشتری دادند، به رأی ما عمل کردند، یعنی به رأی ما چهارده میلیونی عمل کردند، چرا؟ برای این‌که ما که چهارده میلیون هستیم مثلاً به این آقا رأی دادیم، ما دو تا رأی دادیم، یک رأی به قانون اساسی دادیم، یک رأی به نماینده. آن رأی که ما به قانون اساسی دادیم رأی همه است، صد در صد است. این را همه ما گفتیم.
هر نامزدی که رأی بیشتری آورد، او نماینده ماست. این رأی ماست دیگر. یک رأی فرعی هم دادیم، مثلاً ما که می‌خواهیم این خانه را بسازیم، همه جمع شدیم که این خانه چند تا اتاق داشته باشد. همه ما رأی دادیم که این خانه مثلاً یک اتاق مطالعه داشته باشد، یک اتاق بزرگ باشد، یک اتاق پذیرایی باشد، شش تا اتاق باشد. همه ما رأی دادیم که این جا باید شش تا اتاق داشته باشد. بعد وقتی که در جزییات اختلاف کردیم، بعضی‌ها می‌گویند آن اتاق مثلاً بزرگتر باشد، آن اتاق کشیده‌تر باشد، بگوییم هر چی که اکثری گفتند برابر آن عمل می‌کنیم، خب، اگر اکثری گفتند که آن اتاق باید مثلاً شش در چهار باشد یا فلان باشد. ما چون قبلاً رأی دادیم که هرچی اکثریت گفت معتبر است، آن رأی ماست، آن رأی اصلی ماست، برابر این. اگر ما طبق رأی خودمان عمل بکنیم، اگر خدایی ناکرده تخلفی شد، مدرکی داشتیم ارائه می‌کنیم.
الان چند تا کار شده، یکی نشست خود نامزدهای محترم با شورای محترم نگهبان. یکی هم حتی مقام رهبری فرمودند اگر چنانچه احتیاجی دارند به بازشماری بعضی از صندوق‌ها، آن را هم بازشماری بکنند. اگر بخواهند به خیابان بکشند، آن دیگر کنترلش از دست شما خواهرها و برادرها، خارج خواهیم شد. بعد آن همه حادثه پیش می‌آید. نه معلوم است کی زد، نه معلوم است که چرا زدند، نه معلوم است که که را زدند. بنابراین اگر چنانچه انشاءالله رحمان، ما در آن اصل اول که اختلافات سه‌گانه است را بررسی کنیم و این جوانب را هم در نظر بگیریم و همه این آقایان هم که این شورش را محکوم کردند، امروز هم که در روزنامه‌ها نوشتند که جناب آقای موسوی و آقایان دیگر شورش و اغتشاش را محکوم کردند، همه آنها محکوم کردند، مسئولین هم کردند، یک کاری نکنیم که این حضور مردم، یا این نظام، خدایی نکرده آسیب ببیند.
این دشمن اصلاً آماده است، یک قدمی است که خدایی نکرده یک آشوبی بشود، او استفاده بکند. من ضمن تقدیر از شما خواهران بزرگوار، جز دعوت به آرامش و نظم و سفارش، رعایت قانون و رعایت عرض کنم که شکایت‌های رسیده و بررسی آنها، عرضی ندارم، امیدوارم خداوند همه شما را در سایه ولیش از خیر و سعادت و صلاح و فلاح دنیا و آخرت برخوردار بفرماید. از این‌که وسیله پذیرایی هم نداشتیم عذرخواهی می‌کنیم، من شرمنده‌ام.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
نام مبارک امام پنجم محمد بود . لقب آن حضرت باقر یا باقرالعلوم است، بدین جهت که : دریاى دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت .
القاب دیگرى مانند شاکر و صابر و هادى نیز براى آن حضرت ذکر کرده‌اند که هریک بازگوینده صفتى از صفات آن امام بزرگوار بوده است. کنیه امام ابوجعفر بود.مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبى علیه‌السلام است .
بنابراین نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرتامام حسن علیه‌السلام و از سوى پدر به امام حسین علیه‌السلام می‌رسید. پدرش حضرت سیدالساجدین، امام زین العابدین على بن الحسین علیه‌السلام است .
تولد حضرت باقر علیه‌السلام در روز اول ماه رجب سال 57 هجرى در مدینه بود. در حادثه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سیدالشهداء کودکى بود که به چهارمین بهار زندگیش نزدیک می‌شد. دوران امامت امام محمد باقر علیه‌السلام از سال 95 هجرى که سال درگذشت امام سجاد علیه‌السلام است آغاز شد و تا سال 114 هجری یعنى مدت 19 سال و چند ماه ادامه داشته است .
در دوره امامت امام محمد باقر علیه‌السلام و فرزندش امام جعفر صادق علیه‌السلام مسایلى مانند انقراض امویان و بر سر کار آمدن عباسیان و پیدا شدن مشاجرات سیاسى و ظهور سرداران و مدعیانى مانند ابومسلم خراسانى و دیگران مطرح است، ترجمه کتاب‌هاى فلسفى و مجادلات کلامى در این دوره پیش می‌آید , و عده‌اى از مشایخ صوفیه و زاهدان و قلندران وابسته به دستگاه خلافت پیدا می‌شوند .
قاضی‌ها و متکلمانى به دلخواه مقامات رسمى و صاحب قدرتان پدید می‌آیند و فقه و عقاید و کلام و اخلاق را - بر طبق مصالح مراکز قدرت خلافت شرح و تفسیر می‌نماید و تعلیمات قرآنى - به ویژه مساله امامت و ولایت را، که پس از واقعه عاشورا و حماسه کربلا، افکار بسیارى از حق طلبان را به حقانیت آل علی علیه‌السلام متوجه کرده بود و پرده از چهره زشت ستمکاران اموى و دین به دنیا فروشان برگرفته بود، به انحراف می‌کشاندند و احادیث نبوى را در بوته فراموشى قرار می‌دادند. برخى نیز احادیثى به نفع دستگاه حاکم ساخته و یا مشغول جعل بودند و یا آنها را به سود ستمکاران غاصب خلافت دگرگون می‌نمودند .
اینها عواملى بود بسیار خطرناک که باید حافظان و نگهبانان دین در برابر آنها بایستند. بدین جهت امام محمد باقر علیه‌السلام و پس از وى امام جعفر صادق علیه‌السلام از موقعیت مساعد روزگار سیاسى، براى نشر تعلیمات اصیل اسلامى بهره جستند و دانشگاه تشیع و علوم اسلامى را پایه‌ریزى نمودند .
زیرا این امامان بزرگوار و بعد شاگردانشان وارثان و نگهبانان حقیقى تعلیمات پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و قانون عدالت بودند و می‌بایست به تربیت شاگردانى عالم و عامل و یارانى شایسته و فداکار دست یازند و فقه آل محمدعلیهم‌السلام را جمع و تدوین و تدریس کنند .
به همین جهت محضر امام باقر علیه‌السلام مرکز علماء ودانشمندان و راویان حدیث و خطیبان و شاعران بنام بود. در مکتب تربیتى امام باقر علیه‌السلام علم و فضیلت به مردم آموخته می‌شد. ایشان متولى صدقات پدر و جد خود بود و این صدقات را بر بنى هاشم و مساکین و نیازمندان تقسیم می‌کرد و اداره آنها را از جهت مالى به عهده داشت .
امام محمد باقرعلیه‌السلام داراى خصال ستوده و مؤدب به آداب اسلامى بود . سیرت و صورتش ستوده بود . پیوسته لباس تمیز و نو می‌پوشید. در کمال وقار و شکوه حرکت می‌فرمود. از آن حضرت می‌پرسیدند : جدت لباس کهنه و کم ارزش می‌پوشید، تو چرا لباس فاخر بر تن می‌کنى؟
پاسخ می‌داد: مقتضاى تقواى جدم و فرماندارى آن روز، که محرومان و فقرا و تهیدستان زیاد بودند، چنان بود. من اگر آن لباس بپوشم در این انقلاب افکار، نمی‌توانم تعظیم شعائر دین کنم.
بسیار گشاده‌رو و با مؤمنان و دوستان، خوش برخورد بود.
در صدقات و بخشش و آداب اسلامى مانند دستگیرى از نیازمندان و تشییع جنازه مؤمنین و عیادت از بیماران و رعایت ادب و آداب و سنن دینى، کمال مواظبت را داشت. می‌خواست سنت‌هاى جدش رسول الله را عملا در بین مردم زنده کند و مکارم اخلاقی را به مردم تعلیم نماید.
در روزهاى گرم براى رسیدگى به مزارع و نخلستان‌ها بیرون می‌رفت و با کارگران و کشاورزان بیل می‌زد و زمین را براى کشت آماده می‌ساخت. آنچه ازمحصول کشاورزى - که با عرق جبین و کد یمین - به دست می‌آورد در راه خدا انفاق می‌فرمود. بامداد که براى اداى نمازبه مسجد می‌رفت، پس از گزاردن نماز، مردم گرداگردش جمع می‌شدند و از انوار دانش و فضیلت او بهره‌مند می‌گشتند.
آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی با تقدیر و تشکر از ملت بزرگ ایران که همیشه در مواضع مختلف حضور یکپارچه و با شکوه دارند، گفت: از حوادثی که بعد از انتخابات پیش آمده است بسیار متاثر و متاسف هستم و امیدوارم که به بهترین وجه این مشکلات برطرف شود.
وی با اشاره به وقایع چند روز گذشته افزود: آنچه برای ما اهمیت دارد حفظ امنیت و آرامش و نظم مملکت و حفظ نظام اسلامی است.
این مرجع تقلید ادامه داد: اگر این دعواها ادامه پیدا کند بیم آن می‌رود که اصل نظام تضعیف شود. اشخاص می‌آیند و می‌روند و آنچه می‌ماند نظام و در اصل، اسلام و حاکمیت آن است.حتی اگر بشود جا دارد یک طرف برای حفظ مصالح اسلام از حق خود کوتاه بیاید. البته من مطالب مهمی را دارم که الان نمی‌توانم بیان کنم.
آیت الله صافی با تقدیر و تشکر از اعضای شورای نگهبان درباره جایگاه این شورا گفت: شورای نگهبان دارای مقام بالایی است و قداست این شورا باید محفوظ بماند و در مقام قضاوت و داوری وجه المصالحه قرار نگیرد.
وی افزود: در این جلسه درباره افرادی که غایب هستند،حرفی نمی‌گویم اما باید این قضایا به شکلی منطقی و مستدل طوری حل شود که تمام بحث‌ها و نزاع‌ها پایان یابد و اصرار به این نکته که به طرف مقابل بگوییم تو مقصری، کار صحیحی نیست.
این مرجع تقلید در ادامه گفت: باید از همان ابتدای کاری می‌کردیم که جلوی این مطالب گرفته می‌شد؛ مواضع و سخنرانی‌ها و اظهارنظرها را تعدیل می‌کردیم و به هر حال الان باید با صفا و صمیمیت و رأفت و مهربانی مطلب را خاتمه دهیم.
وی ادامه داد: همه باید با احترام به قانون و عرف جامعه دست به دست هم داده و به بهترین وجه ممکن، مشکل را برطرف کنیم و عقلای قوم و بزرگان کشور و انقلاب باید در این مقطع حساس، با درایت کامل ،این نزاع‌ها و خصومت‌ها را رفع نمایند. نباید اختلاف سلیقه‌ها موجب تضعیف اصل نظام شود.وی در پایان بر حفظ نظم و آرامش و امنیت کشور تاکید کرد.