بسیج موسسه استاندارد

اطلاع رسانی در خصوص پایگاه بسیج شهید صفاریان

بسیج موسسه استاندارد

اطلاع رسانی در خصوص پایگاه بسیج شهید صفاریان

السلام علیک یا فاطمه الزهرا

 

 

ابوالفرج اصفهانى ـ که زیدى مذهب است ـ در کتاب مقاتل الطالبیین راجع به زمان وفات حضرت فاطمه ـ علیهاالسّلام ـ اقوال متعدّدى را نقل مى کند، و آخرین آن ها را شش ماه بعد از رحلت رسول خدا ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ ، و اولین آن ها را چهلم حضرت رسول ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ که تقریبا هشتم ربیع الثانى است ذکر مى کند.(1) مرحوم شربیانى(2) هم چهلم را وفات حضرت فاطمه ـ علیهاالسّلام ـ مى دانستند.

گویا چنان که مکان دفن و قبر آن حضرت مجهول است، زمان فوتش هم باید مجهول و ناشناخته باشد؛ البته شاید علت مجهول بودن زمان وفاتش این باشد که معمولاً ضبط و کتابتِ وقایع تاریخى را اشخاص با سواد و اهل دقت در نویسندگى، بر عهده نمى گرفتند، لذا در ولادت حضرت رسول ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ هم بین شیعه و سنى اختلاف است.
در هر حال، در مدّت حیات حضرت صدیقه ى طاهره ـ علیهاالسلام ـ بعد از رسول اکرم ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ اختلاف است، آیا 45 روز بوده و یا 75 روز و یا 95 روز. مرحوم نورى نوشته است: 75 و 95 به خط کوفى خیلى به هم شباهت دارند، لذا روایت 75 روز(1) با روایت 3 جمادى الثانى(2) قابل جمع و تطبیق مى باشد و منظور از آن، همان 95 روز است.
افزون بر این، 3 جمادى الثانى دور از اشتباه است. شاید در این مدت (فاصله ى 75 ـ 95) حضرت زهرا ـ علیهاالسلام ـ بسترى بوده اند و یا راوى اشتباه نقل کرده و به جاى عدد 95 عدد 75 را ضبط نموده است، ولى 3 جمادى الثانى هیچ اشتباهى در آن تصور نمى شود.
در هر حال، مرحوم میرزا حسین نائینى هم روایت 95 روز را ترجیح مى دادند و روز سوم جمادى الثانى را روضه داشتند؛ ولى مرحوم آقا سیّد ابوالحسن اصفهانى فاطمیه ى اول، یعنى 75 روز را وفات مى گرفتند و روضه خوانى داشتند.
بعضى از بیوت مراجع و علماى نجف، از جمله بیت سیّد بحرالعلوم ـ علیه السّلام ـ در ایّام فاطمیّه مثل دهه ى محرم عزادارى و روضه خوانى داشتند.

--------------------------------------------------------------------------------

1. در این باره ر.ک: الذکرى، ص 73؛ الحبل المتین، ص 76؛ کشف الغطاء، ج 1، ص 12؛ بصائر الدرجات، ص 173؛ اصول کافى، ج 1، ص 241 و 458؛ کافى، ج 3، ص 228 و... از منابع خاصّه؛ و فتح البارى، ج 7، ص 378؛ الطبقات الکبرى، ج 8، ص 28؛ تاریخ مدینة دمشق، ج 3، ص 159، از منابع عامّه.
2. از آیات عظام نجف اشرف.
3. ر.ک: بحارالانوار، ج 43، ص 9؛ دلائل الامامة، ص 9 و 45. نیز ر.ک: مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 356.
4. ر.ک: بحارالانوار، ج 43، ص 9 و 170؛ دلائل الامامة، ص 9 و 45. نیز ر.ک: مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 356.

--------------------------------------------------------

 

گویا خلیفه ى اول در حکم به حقّ و مُرّ، خیلى جدى بود (!) که فدک را از حضرت فاطمه ى زهرا ـ علیهاالسّلام ـ پس گرفت و او را ایذا نمود، با این که فاطمه ـ علیهاالسّلام ـ از اهل بیت بود و در شأن او و بقیّه خمسه ى طیّبه ـ علیهم السّلام ـ آیه ى تطهیر(1) نازل شده است، و پیغمبر اکرم ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ درباره ى ایشان فرموده است:
«سَیِّدَةُ نِساءِ الْعالَمِینَ.»(2) سرور زنان عالَم. و نیز فرموده است:«مَنْ آذاها، فَقَدْ آذانِى.»(1) یا هر کس او را بیازارد، مرا آزرده است.

پس چه طور شد حدّ و حکم خدا را درباره ى خالد بن ولید جارى ننمود، با آن همه مخالفت و اصرار عمر به او در لزوم جریان حدّ، و گفت:

«خالِدٌ سَیْفُ رَسُولِ اللّه  ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ .»(2) خالد شمشیر رسول خدا ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ است.
آیا سیف رسول اللّه  بالاتر و اولى به مراعات بود، یا «بَضْعَة مِنْهُ؟!»(3)؛ (پاره ى تن او)؟!

1. سوره ى احزاب، آیه ى 33.
2. ر.ک: بحار الانوار، ج 14، ص 192، روایت 2؛ ج 37، ص 85، روایت 52؛ ج 43، ص 24، روایت 20.
1. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 16، ص 273؛ بحارالانوار، ج 27، ص 62؛ ج 29، ص 32 و...
2. ر.ک: التعجب کراجکى، ص 40؛ الصوام المهرقة، ص 139؛ بحارالانوار، ج 30، ص 486 و...
3. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 16، ص 273؛ بحارالانوار، ج 27، ص 62؛ ج 29، ص 32 و...